قانون ارتعاش – همهچیز در کائنات دائم در حال ارتعاش و حرکت است
هم جنبهی مادی و هم جنبهی غیرمادی عالم ما از انرژی و هوش ساختهشدهاند که به نحوی میجنبند. هیچچیزی در استراحت مطلق نیست. تفاوت بین مادی و غیرمادی در سرعت ارتعاش آن است. بهعنوان مال، امواج رادیویی وجود دارد ولی ما آن را حس نمیکنیم.
میز، جامد و ساکن به نظرمی آید. اما اگر با میکروسکوپی قوی به آن نگاه کنید، میبینید که مولکولها فاصله و حرکتدارند. با میکروسکوپ، ارتعاشات بسیار آهستهی مولکولهای میز دیده میشوند. این مسئله دربارهی بدن انسان هم صدق میکند. همانطور که گفتم ، گرچه بدن انسان ثابت به نظرمی آید، اما بدن امروز او بدن دیروزش نیست. هر ثانیه ده میلیون سلول از دست میدهیم و میسازیم، گرچه این مطلب قابلدیدن نیست.
افکار و احساسات هم انرژی هستند.
وقتی نسبت به احساسات کسی حساس میشوید یا از احساسات خودتان آگاه میشوید، متوجه ارتعاش شدهاید. وقتی میگوید (احساس خوبی دارم)، برداشت مثبت یا منفی ذهن خود را از این ارتعاش بیان میکنید. حتی میتوانید خوبی و بدی ارتعاش را خودتان تعیین کنید، یعنی فکر کنید بد است یا خوب است.
انتخاب فکر دست خودتان است. شما تعیین میکنید چه نوع انرژیای دریافت کنید یا بفرستید. اگر منفی را انتخاب کنید، فرکانس منفی ارسال میکنید و با آن هماهنگ میشوید. وقتی مثبت را انتخاب کنید، قضیه برعکس میشود و با فرکانس مثبت هماهنگ میشوید. اینکه کدام بد است و کدام خوب، دست شماست. مغز هم در این میان ابزار شماست و بهعنوان مرکز کنترلی عمل میکند که کنترلش همدست شماست.
مغز قویترین پردازشگر الکترومغناطیسی است. اگر از آن برای افکار مثبت استفاده کنید، همهچیز به سمت عینیت یافتن آن فکر مثبت حرکت میکند. هرقدر بیشتر تمرکز کنید، فرکانس قویتر میشود. درست مثلاینکه با ذرهبین آتش روشن کنید.
بیان متفاوتی از این قانون میگوید که (هر چیزی، شبیه خود را جذب میکند) یعنی آدمها آن نوع انرژی را که شبیه انرژی خودشان است، جذب میکنند. آدمهایی که افکار مشابه دارند، جلب یکدیگر میشوند. در کار و ازدواج هم همین مطلب صادق است.
در زیر یک مثال از قانون ارتعاش در زندگی آقای جان آساراف یکی از کسانی که در فیلم راز در مورد قانون ارتعاش و قانون جذب صحبت میکرد را برایتان آورده ام.
تجربهی من در babmboo.com یکی از بهترین مثالها در مورد جذب است که در زندگیام دیدهام. این شرکت، ده فناوری جدید را درزمینه ی گشتهای مجازی ارائه کرد. برای اولین بار کاری کرد که مردم در اینترنت بتوانند ویدیو تماشا کنند و جایی را که تابهحال ندیدهاند، بدون مسافرت به آنجا ببینند. Babmboo.com در حقیقت یک بنگاه املاک بود و بهراستی موفق شد. من خوشاقبال بودم که در این گروه خلاق عضو شدم.
من عضویت در babmboo.com را مدیون لن مک کوردی هستم که او را چند سال قبل از آن هنگام به هم زدن یک شراکت دیده بودم. لن کارهای فسخ شراکت ما را حلوفصل میکرد و به من گفت که تحت تأثیر رفتارم قرارگرفته است.
چون من کاملاً کنترل خودم را در دست داشتم و آرام، محکم و سخاوتمندانه از کاری که دیگر مناسبم نبود فاصله میگرفتم و این در حالی بود که داشتم سیصد هزار دلار ضرر میکردم. برای همین او وقتی دنبال کسی برای راهاندازی کسبوکار پسرانش میگشت، من را انتخاب کرد.
کارش درست بود. این شرکت ضمن خلاقیت بسیار جذاب بود. همیشه جذاب بود و فکرهای نو داشت. ما کاری میکردیم که مردم خود و توانمندیهای خود را باور کنند. نحوهی فروش ما بر اساس رشد فردی بود و از شیوههای فروش استفاده نمیکردیم. ما به مردم همین چیزها را یاد میدادیم که (شما میتوانید هر چه را بخواهید داشته باشید) در عرض نه ماه، صدها هزار مشتری داشتیم و ماهیانه چندین میلیون دلار درمیآوردیم.
پیشنهاد میکنم این مقاله مهم را هم از دست ندهید : قانون ارتعاش چیست؟ نقش ارتعاش در قانون جذب
اسم خودمان را (تیم یک مایل در چهار دقیقه) گذاشته بودیم. بعد از موفقیت افسانهای (راجر بنیستر) – رکوردشکنی که برای اولین بار یک مایل را در کمتر از چهار دقیقه دوید – خیلیها توانستند این کار را بکنند؛ چون یک نفر توانسته بود. یعنی همه فهمیدند این کار شدنی است. ما عهده کرده بودیم کاری را که غیرممکن به نظر میاید، انجام بدهیم. ما میخواستیم رکورد خودمان را بشکنیم. به مردم آموزش میدادیم و بعد امتحان میگرفتیم که بعد از قبولی در امتحان، عضو تیم میشدند.
این نوع انرژی خیلی جذاب است. بسیاری از اعضای babmboo.com باکسانی که پیش از آن با ما همکاری میکردند، دوست بودند. انگار همه دوست داشتند بخشی از این انرژی خلاق باشند.
در سال ۲۰۰۰ که شرکت با (آیپیکس) شریک شد، فرهنگ سازمان چنان به سمت منفی سیر کرد که دیگر دوستش نداشتم، جدایی از آن آدمها برایم تلخ بود ولی چارهای نداشتم. شم و شهودم اینطور حکم میکرد.
ازلحاظ منطقی اگر هر چیزی شبیه خودش را جذب کند، دو چیز مخالف هم باید یکدیگر را دفع کنند. این مسئله سبب شد از بامبو روم و همین را هنگام جدایی از همسرم نیز دیده بودم. اما تا همسر فعلیام را ندیده بودم، به قانون جذب در روابط عاشقانه توجه نکرده بودم. شبیه جنون نیست؟ نباید به جذب در عشق توجه کنیم؟ منظورم آن نیست که قبل از آن توجهم به کسی جلب نشده بود؛ چون شده بود. آنقدر شده بود که دوباره ازدواجکرده بودم!
این ربطی به قانون جذب ندارد. پس از دومین طلاق، متوجه شدم که باید رادار روابطم را درست کنم. از اشتباهات گذشته عبرت گرفتم. ازدواجهایم انفجاری و به دلایلی غیر از عشق بودند. به صداقت در رابطه بیتوجهی کرده بودم بهخصوص که به پدر و مادرم نیز در مورد احساساتم راست نگفته بودم. تصمیم گرفتم از قانون جذب استفاده کنم.
جزییات همسر مطلوبم را تصور کردم. آنها را روی ورق کاغذی نوشتم و ورقه را پنهان کردم. آنچه را در درونم بود، بیرون ریخته بودم. همان کسی باشد که دلم میخواست، خانوادهدوست باشد و … همه را نوشتم.
بعد تصمیم گرفتم در برخوردها عجله به خرج ندهم. یعنی سعی کردم زیاد در اوضاع دخالت نکنم. به عهدهی خدا گذاشتم تا هر وقت زنی مناسب من پیدا شد، خودبهخود بفهمم. دلیلی برای عجله وجود نداشت.
ماریا را در سالن ورزش دیدم و قرار ملاقات گذاشتیم. روزهای خوبی داشتیم و سعی میکردیم یکدیگر را بشناسیم. دو سال نامزد بودیم. بعد تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم. بعدها نوشتههایم را در مورد همسر مطلوبم به ماریا نشان دادم. از شباهت خارقالعادهاش با نوشتهی من شگفتزده شد. حالا زنی داشتم که مطلوبم بود. قانون جذب کار خودش را کرده بود.
ضربالمثلی هست که میگوید (کبوتر با کبوتر باز با باز-کند همجنس با همجنس پرواز.) این هم یک را برای شرح قانون جذب است.
یکبار از سخنرانی به اسم رابرت آلن که دربارهی پول و ثروت کتاب مینویسد و میگفت درآمد هر شخص، میانگین درآمد ده دوست صمیمیاش است. یعنی محدودهی شما انعکاس و فرکانس ادراک تان از واقعیت است. شما قبول دارید دوستان، تفریحات و جاهایی که برای غذا خوردن میروید را در نظر بیاورید. آدمهایی شبیه به خودتان را میبینید. دربارهی شغلتان فکر کنید: چه کسانی جذب انجامشدهاند؟ تصور میکنید چطور جذبشدهاند؟ رئیس خود را در نظر بیاورید. همهی مجموعه به نحوی شبیه او هستند، حتی اگر عین او نباشند. نکتهای برای مدیران: اگر از رفتار زیرمجموعهتان راضی نیستید، اول رفتار خودتان را بررسی کنید.
امتیاز شما به این مقاله 5 امتیاز است؟
- امتیاز به این مقاله !
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.